چگونه با شناخت انواع هوش، شغل مناسب تان را پیدا کنید؟ - وبلاگ علیکایی

نظریه هوش های چندگانه

این نظریه نشان می دهد که دیدگاه های روان سنجی سنتی در خصوص هوش بسیار محدود هستند. گاردنر برای اولین بار در سال 1983 نظریه خود را در کتاب چهارچوب های ذهنی: نظریه هوش های چندگانه بیان نمود.

به عقیده گاردنر، انسان فقط یک ظرفیت ذهنی ندارد، بلکه از انواع هوش از جمله هوش موسیقایی، هوش بین فردی، هوش تصویری-فضایی و هوش زبانی برخوردار است. اگرچه ممکن است در یک زمینه خاص مانند هوش موسیقایی قوی باشید، اما به احتمال زیاد دارای طیف وسیعی از توانایی های مختلف هستید. برای مثال، ممکن است در سه هوش کلامی، موسیقایی و طبیعت گرا عملکرد خوبی از خود نشان دهید.

نقد نظریه گاردنر

برخی از روانشناسان و مربیان در خصوص نظریه گاردنر انتقاداتی را مطرح نموده اند. این منتقدان بر این باورند که تعریف گاردنر از هوش بسیار گسترده است و انواع هوش معرفی شده از سوی او صرفاً استعدادها، ویژگی های شخصیتی و توانایی های افراد را نشان می دهند. علاوه بر این، تحقیقات کافی برای حمایت از نظریه گاردنر وجود ندارد. با این حال، نظریه هوش های چندگانه در بین مربیان از محبوبیت قابل توجهی برخوردار است. به طوری که بسیاری از معلمان از این نظریه در انتخاب شیوه ی تدریس خود استفاده می نمایند.

انواع هوش

انواع مختلف هوش از دیدگاه هوارد گاردنر عبارتند از:

1. هوش تصویری-فضایی (Visual-Spatial intelligence)

هوش تصویری-فضایی به توانایی فرد در درک، پردازش و تحلیل اطلاعات بصری اشاره دارد. کسانی که در هوش تصویری-فضایی قوی هستند، می توانند به خوبی همه چیز را تجسم نمایند. این افراد اغلب در جهت یابی و پیدا کردن مسیرها عملکرد خوبی دارند و در استفاده از نقشه ها، نمودارها، فیلم ها و تصاویر دچار مشکل نمی شوند.

نقاط قوت: قضاوت بصری و فضایی (به خوبی می توانند فاصله اشیاء را تشخیص دهند)

ویژگی ها

افراد دارای هوش تصویری-فضایی:

• از خواندن و نوشتن لذت می برند.
• در درست کردن پازل مهارت دارند.
• تصاویر، گراف ها و نمودارها را به خوبی تفسیر می نمایند.
• از طراحی، نقاشی و هنرهای تجسمی لذت می برند.
• الگوها را به راحتی تشخیص می دهند.

انتخاب های شغلی

اگر هوش تصویری-فضایی بالایی دارید، انتخاب های شغلی مناسب برای شما عبارتند از: معماری، کارهای هنری و مهندسی.

2. هوش زبانی-کلامی (Linguistic-verbal intelligence)

توانایی استفاده از کلمات برای بیان افکار و احساسات در هنگام صحبت کردن یا نوشتن را هوش زبانی-کلامی می گویند. کسانی که هوش زبانی-کلامی بالایی دارند، می توانند هم در گفتار و هم در نوشتار از کلمات به خوبی استفاده نمایند. این افراد معمولاً در نوشتن داستان، به خاطر سپردن اطلاعات و خواندن مطالب مهارت دارند.

نقاط قوت: استفاده از کلمات هنگام صحبت کردن یا نوشتن

ویژگی ها

افراد دارای هوش زبانی-کلامی:

• اطلاعات نوشتاری و گفتاری را به خوبی به خاطر می سپارند.
• از خواندن و نوشتن لذت می برند.
• می توانند در بحث ها شرکت نموده یا سخنرانی های متقاعدنماینده داشته باشید.
• می توانند مسائل را به خوبی شرح دهند.
• برای بیان داستان ها از طنز استفاده می نمایند.

انتخاب های شغلی

برخی از شغل ها برای افراد با هوش زبانی-کلامی بالا مناسب تر هستند، از جمله: نویسندگی، روزنامه نگاری، وکالت و تدریس.

3. هوش منطقی-ریاضی (Logical-mathematical intelligence)

یکی از انواع هوش که با استدلال، منطق و محاسبات مرتبط است، هوش منطقی-ریاضی است. افراد با هوش منطقی-ریاضی بالا در استدلال کردن، تشخیص الگوها و تجزیه و تحلیل منطقی مسائل مهارت داشته و به فکر کردن در خصوص مفهوم اعداد، روابط و الگوها علاقه مند هستند.

نقاط قوت: تجزیه و تحلیل مسائل و عملیات ریاضی

ویژگی ها

افراد دارای هوش منطقی-ریاضی:

• مهارت زیادی در حل مسأله دارند.
• از تفکر در خصوص ایده های انتزاعی لذت می برند.
• به انجام آزمایش های علمی علاقه مند هستند.
• در انجام محاسبات پیچیده مهارت دارند.

انتخاب های شغلی

کسانی که در هوش منطقی-ریاضی قوی هستند، می توانند به عنوان محقق یا ریاضیدان فعالیت نمایند یا به سراغ مشاغلی مثل برنامه نویسی کامپیوتر، مهندسی و حسابداری بروند.

4. هوش جسمی-حرکتی (Bodily-kinesthetic intelligence)

منظور از این هوش توانایی حفظ تعادل و مطلعی از شرایط بدن است. کسانی که در این زمینه قوی هستند، در انجام حرکات جسمی و کنترل فیزیکی عملکرد خوبی از خود نشان می دهند و در هماهنگ سازی دست و چشم مهارت بالایی دارند.

نقاط قوت: تحرک فیزیکی و کنترل حرکات

ویژگی ها

افراد دارای هوش جسمی-حرکتی:

• در پایکوبی و ورزش مهارت دارند.
• از خلق اشیاء با دست لذت می برند.
• هماهنگی بدنی خوبی دارند.
• به جای گوش کردن یا تماشا، همه چیز را با انجام دادن به خاطر می سپارند.

انتخاب های شغلی

اگر از هوش جسمی-حرکتی بالایی برخوردار هستید، بازیگری و مجسمه سازی برای شما شغل های مناسبی به نظر می رسند.

5. هوش موسیقایی (Musical intelligence)

هوش موسیقایی به توانایی درک اصوات اشاره دارد. افرادی که هوش موسیقایی بالایی دارند، در فکر کردن به الگوها، ریتم ها و صداها قوی هستند. آن ها از موسیقی لذت می برند و اغلب در آهنگسازی و نواختن ساز مهارت دارند.

نقاط قوت: درک ریتم و موسیقی

ویژگی ها

افراد دارای هوش موسیقایی:

• از آواز خواندن و نواختن آلات موسیقی لذت می برند.
• الگوها و نت های موسیقی را به راحتی تشخیص می دهند.
• آهنگ ها و ملودی ها را به خاطر می سپارند.
• درک کاملی از ساختار، ریتم و نت های موسیقی دارند.

انتخاب های شغلی

اگر در این زمینه قوی هستید، انتخاب های شغلی مناسب برای شما عبارتند از: نوازندگی، آهنگسازی، خوانندگی، تدریس موسیقی و رهبری ارکستر.

6. هوش بین فردی (Interpersonal intelligence)

هوش بین فردی به معنی توانایی برقراری ارتباط با دیگران است. کسانی که هوش بین فردی بالایی دارند، در درک دیگران و تعامل با آن ها خوب عمل می نمایند. این افراد در ارزیابی احساسات، انگیزه ها و خواسته های اطرافیان خود مهارت دارند.

نقاط قوت: درک دیگران و برقراری ارتباط با آن ها

ویژگی ها

افراد دارای هوش بین فردی:

• در برقراری ارتباط کلامی توانمند هستند.
• در برقراری ارتباط غیرکلامی مهارت دارند.
• به موقعیت ها از زوایای مختلف نگاه می نمایند.
• می توانند با دیگران روابط مثبت داشته باشند.
• به حل تعارضات در گروه یاری می نمایند.

انتخاب های شغلی

برای افراد با هوش بین فردی بالا مشاغلی مانند مشاوره، روانشناسی، فروشندگی و فعالیت سیاسی مناسب است.

7. هوش درون فردی (Intrapersonal intelligence)

از سایر انواع هوش می توان به هوش درون فردی اشاره نمود که به معنی خودمطلعی است. کسانی که از نظر هوش درون فردی قوی هستند، مطلعی خوبی از حالات عاطفی، احساسات و انگیزه های خود دارند. آن ها از رویاپردازی، آنالیز روابط خود با دیگران و ارزیابی نقاط قوت خودشان لذت می برند.

نقاط قوت: درون نگری و خوداندیشی

ویژگی ها

افراد دارای هوش درون فردی:

• نقاط ضعف و قوت خود را به خوبی تجزیه و تحلیل می نمایند.
• از تجزیه و تحلیل نظریه ها و ایده ها لذت می برند.
• از خودمطلعی بالایی برخوردار هستند.
• ریشه و اساس انگیزه ها و احساسات خود را درک می نمایند.

انتخاب های شغلی

اگر در هوش درون فردی قوی هستید، مشاغل مرتبط با فلسفه، نویسندگی، نظریه پردازی و تحقیق برایتان مناسب است.

8. هوش طبیعت گرا (Naturalistic intelligence)

آخرین هوشی که گاردنر به نظریه خود اضافه نمود طبیعت گرایی نام دارد که نسبت به هفت هوش قبلی با مقاومت بیشتری روبرو شده است. به گفته گاردنر، افراد قوی در این زمینه با طبیعت سازگار بوده و اغلب به پرورش گیاهان، کشف محیط و یادگیری در خصوص سایر موجودات زنده علاقه مند هستند. گفته می گردد که این افراد به سرعت از تغییرات جزئی محیط مطلع می شوند.

نقاط قوت: یافتن الگوها و روابط مرتبط با طبیعت

ویژگی ها

افراد دارای هوش طبیعت گرا:

• به موضوعاتی مانند گیاه شناسی، زیست شناسی و جانورشناسی علاقه مند هستند.
• اطلاعات را به راحتی دسته بندی و لیست بندی می نمایند.
• از طبیعت گردی، باغبانی، پیاده روی در طبیعت و کاوش در فضای باز لذت می برند.
• به یادگیری موضوعات ناآشنا که هیچ ارتباطی با طبیعت ندارند، بی علاقه هستند.

انتخاب های شغلی

اگر در هوش طبیعت گرا قوی هستید، انتخاب های شغلی مناسب برای شما شامل زیست شناسی، باغبانی، کشاورزی و حفاظت از محیط زیست می گردد.

9. هوش هستی گرا یا وجودی (Existential intelligence)

هوش وجودی نهمین هوشی است که به عنوان مکمل نظریه اصلی گاردنر پیشنهاد شده است. گاردنر هوش وجودی را توانایی کاوش پیرامون مفهوم زندگی و هستی توصیف نموده است. افراد با این نوع هوش به سؤالات مهمی در خصوص معنای زندگی و نحوه رسیدن به اهداف بزرگ فکر می نمایند.

نقاط قوت: توانایی تماشا تصویر بزرگ

ویژگی ها

افراد دارای هوش وجودی:

• منظره بلندمدت دارند.
• به این فکر می نمایند که چگونه اقدامات فعلی بر نتایج آینده تأثیر می گذارند.
• به سؤال پرسیدن درباره معنای زندگی و مرگ علاقه مند هستند.
• به دیگران علاقه مند بوده و به آن ها توجه می نمایند.
• می توانند از بیرون به موقعیت های مختلف نگاه نمایند.

انتخاب های شغلی

اگر از نظر هوش وجودی قوی هستید، ممکن است از شغل های مرتبط با فلسفه و الهیات لذت ببرید.

کلام پایانی

نظریه هوش های چندگانه از این جهت مهم است که به ما اجازه می دهد در خصوص انواع توانایی های ذهنی و نقاط قوت خود فکر کنیم. شناخت انواع هوش ممکن است به ما در تشخیص ترجیحات شخصی یاری کند. با این حال، نباید با سبک های یادگیری (روشی که به یاری آن مطالب را بهتر یاد می گیریم) اشتباه گرفته گردد. بر اساس تئوری هوش های چندگانه، همه افراد با درجات مختلف از انواع هوش برخوردار هستند و سبک یادگیری آن ها به زمینه ای که در آن باهوش تر هستند، ارتباط ندارد. به عنوان مثال، فردی که در هوش زبانی قوی است ممکن است لزوماً به وسیله نوشتن و خواندن نتواند مطالب را به خوبی یاد بگیرد.

منبع: verywellmind