شعر در خصوص سیزده بدر از شاعران منتخب و جدید

به گزارش وبلاگ علیکایی، مجموعه شعر سیزده بدر (شعر در خصوص سیزده بدر) و اشعار عاشقانه سیزده بدر از شاعران معاصر و کهن همچون شهریار جهت استفاده در شبکه های اجتماعی

شعر در خصوص سیزده بدر از شاعران منتخب و جدید

خبرنگاران | سرویس سرگرمی - به سیزدهمین روز از ماه فروردین ، سیزده بدر می گویند این روز یکی از جشن های نوروزی ایران است. در تقویم رسمی ایران این روز به نام روز طبیعت نامگذاری شده است و از تعطیلات رسمی است. بسیاری فرا رسیدن این روز را با ارسال متن تبریک سیزده بدر و روز طبیعت و همچنین اس ام اس و پیغام تبریک سیزده بدر به دوستان و آشنایان تبریک می گویند. در این مطلب سعی کردیم مجموعه ای از زیباترین اشعار در خصوص سیزده بدر را برای شما عزیزان گردآوری کنیم؛ با ما همراه باشید.

شعر سیزده بدر

سیزده بدر که می رسه

نوبت عاشق شدنه

نوبت آش رشته و

سبزه به آب سپردنه

قرار نانوشته ای

با بوسه های تب زده

بادبادکای رنگی و

سبزه های گرده زده

هنوز به گوشم می رسه

صدای تو با عشق و تب

صدای دخترای شهر

تو خنده های نیمه شب

☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘

☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘

شعر سیزده بدر

سیزده بدر است و من هوایی شده ام !

احیاگر سنت خدایی شده ام !

گر قافیه را باخته باشم، نه عجب !

مثنی و ثلاث و رباعی شده ام

☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘

آمیخته شد نگاه من با نوروز

با هر گل این بهار آتش افروز

تا سال دگر دست به دستت باشم

صد سبزه گره زدم به یادت امروز

☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘

باور نکنید

هر چه را که من می گویم :

بابا آب داد

بابا نان داد !

این تنها دروغی بود در خاطره بهار

از یک پدر در به در

که من تا انتهای افق

به روز سیزده بدر

بلد بودم

☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘

باز هم سال جاری (سیزده بدر)

من به دنبال گره ای هستم به سبزه ای...

در این روز ...

سبزه ای پر رنگ با گره هایی زیاد از دستان همان دخترک شرقی پا لخت...

آن دخترکی که لب پای رودخانه احساسم...

رو به سوی من ایستاده بود...

و آرامش وجودم را با حضورش به هم زد و رفت.

☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘

منم زخمی دلتنگی در این سیزده بدر

همچو مجنون بی لیلا، هر کو در به در

این غم جانسوز عشقت نازنین

ندانم کی زمان، آید به پایانش دگر

☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘

آرزوهایت را

به دلم گره بزن

نکند دیر بیایی و

سیزده بدر گردد

☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘

☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘

شعر سیزده بدر از شهریار

یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم

تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم

تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و

هنوزمن بیچاره همان عاشق خونین جگرم

خون دل میخورم و چشم نظر بازم جام

جرمم این است که صاحبدل و صاحب نظرم

منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی

هوس عشق و جوانی است به پیرانه سرم

پدرت گوهر خود تا به زر و سیم فروخت

پدر عشق بسوزد که درآمد پدرم

عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر

عجبا هیچ نیارزید که بی سیم و زرم

هنرم کاش گره بند زر و سیم بود

که به بازار تو کاری نگگردد از هنرم

سیزده را همه عالم به در امروز از شهر

من خود آن سیزدهم کز همه عالم بدرم

تا به در و دیوارش تازه کنم عهد قدیم

گاهی از کوچه معشوقه خود می گذرم

تو از آن دگری رو مرا یاد تو بس

خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم

از شکار دگران چشم و دلی دارم سیر

شیرم و جوی شغالان نبود آبخورم

خون دل موج زند در جگرم چون یاقوت

شهریارا چکنم لعلم و والا گهرم...

سیزده را همه عالم بدر امروز از شهر

من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم...

☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘

کمی سیزده

کمی نحسی

به دور دار این حال بد مستی

حالم خراب است

رفتی و پشت سر گذاشتی

سیزده های نحسی

هر بار که طی میکنم سیزده ها

به یاد می آوردم تو را

هر بار به یاد می آورم من زخمی را

نمی دانم رفتن نحس است یا سیزده ها

هر چه باشد قسمت نبود ..

برو دیگر فرصتی نمانده

رفتن سرشتی با تو بود

برو قسمت نبود .

من دیگر سیزده ها را بدر کردم

نحسی اینجا جایی ندارد...

☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘

یه بهاری یادمه

یه روز سیزده بدر

تو میون سبزه ها

من و مادر و پدر

کودکی بودم کوچیک

با لباسی شیک و پیک

اون روزا یادش به خیر

روزای قشنگی بود

یه صفای ناتموم

میونش یه رنگی بود

اما این سیزده بدر

منم و خود خودم

اون همه مهر و صفا

گم شده چه بی وفا

☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘

جامه های عید را به تن کنید

سیزده ز سر برون کنید

لحظه های شوم قرن سیزده، از این سرا برون کنید

سیزده بدر کنید

سیزده، هزار تکه می گردد به دست تو

خنده سر کنید

سیزده هزار مرتبه دعا کنید

سال، سال مرگ لشگر غم است

جامه نو کنید

سیزده از این سرا به در کنید...

☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘

آمدی نحسی سیزده را به در کنی

آمدی نحسی ات را در میان ما خوش یُمن کنی

پس با کفش هایت روی پشت من نیا

پاهایت را با آب و گلابی بشور

نمی خواهم پاهای بودارت را روی پشتم حس کنم

به کنار نحر آب آمدی

یادت باشد، آب را گل نکنی

اینجا ماهی ای برای صید نیست

از چشمه های زلال و پاک

آب جویبار به اینجا رسیده است

در کنارش لحظه ای بنشین و به صدای بی کلام موسیقی آب گوش کن

گوش هایت را بازکن و چشم هایت را به روی

☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘

همه می فرایند به باغ، سیـزده به در نمایند

از بد و آفت و شر، به صحت گـذر نمایند !

چون که از نگاهشان، نحس و نامبارک است

سیـزده! و باید از، این عدد حذر نمایند !

سیزده مثل من است! بدشگون و بدبیار

بی گناه به چشم بـد، سوی او نظر نمایند !

من و این عدد فقط، جـرممان بخت بـد است

تا که می رسند به ما، فکر بـد به سر نمایند !

وای از این خیال بد، که به ناروا بـرند

هرچه و هرکه بـود، ریشه اش تـبر نمایند

☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘

☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘

و تو

می روی

بی من

که گره بزنی

سبزه تمام خاطره هامان را

و دور کنی از خودت

تمام مرا

سیزده فرصت خوبی است

برای دور کردن نحسی

شاید هم حق داری

گره بزن تمام خاطره هامان را

شاید سال خوبی باشد

برایت

بی من...

☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘

عید است و زمین تـازه مسلمان شده است

از بـرکت عشـق، دلـم گلستان شده است

گـر سیـزده عیـد گـره زنی سبزی را

بخت تو بلند و درد درمان شده است

☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘

بعد از تو سالهاست زندگی نحس است

چگونه سیزده را به در بکنم؟ !

من سالهاست سبزه ای گره نزدم

شرم بر من

بعد از تو آرزویی اگر بکنم

صفای سیزده بدر

☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘

اگه سیزده بدر هر سال تو آرزوی من بودی

سال جاری خودم آرزوی خودمم

تو منو آرزو کن

☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘

عاقبت از ته این کوچه سفر خواهم رفت

به هوای سر کوی تو به سر خواهم رفت

قید عالم بزنم مایه زجان بگذارم

در خط چشم تو تا مرز خطر خواهم رفت

تا مگر نرم کنم سنگ دلت مجنون وار

دامن دشت و دمن کوه و کمر خواهم رفت

یار انگار سر مهر ندارد، زین شهر

با دلی خسته و پر شور و شرر خواهم رفت

بشکف ای دوست مرا بدرقه ای شبنم باش

تا ببینی که چه با دیده تر خواهم رفت

دل سودا زده زین راه به جایی نرسید

چاره ای نیست، پی راه دگر خواهم رفت

تا به کی اشک من و دامن ...

گره هایم هفت تا نشده...

☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘

من همان ماهیگیر پیرم

همان که هر روزش مثل دیروز

و فردایش تهی تر از امروز...

امروز دل به دریا می زنم

امروز موج های سوار بر طوفان

را به هم گره می زنم

تا نحسی سیزده به در گردد

عجب توهم پر از دردی

سبز بودن...

سفره خالی خانه...

بر من نهیب می زند

هوسی است سیزده بدر

تمامش کن...

☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘

و من همچنان موجها را

به هم گره می زنم...

شاید حصاری شوند

برای رسیدن به

آرزوهای دور دستم

آرزوهای محالم

آرزویم به بلندی دیوار چین...

نه...

آرزویم به وسعت خزر و خلیج فارسم...

نه...

آرزویم تنها به آن

وارونه های ذهن من

☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘.☘

امیدواریم از مطالعه اشعار بالا لذت برده باشید. همچین جهت آشنایی با این روز مطالعه مطالب زیر را نیز به شما پیشنهاد می کنیم:

  • 9 مورد از آداب و رسوم سیزده بدر به همراه فلسفه آن ها
  • روز سیزده بدر چرا سبزه را به آب می اندازند
  • دروغ سیزده بدر یا دروغ اول آوریل چیست
  • داستان سیزده را همه عالم به در امروز از شهر شهریار چیست
  • ناهار مخصوص سیزده بدر 2 پیشنهاد ویژه
  • عکس نوشته خنده دار سیزده بدر

شما سیزده بدر را چگونه سپری می کنید؟ و در خصوص این روز چه اطلاعاتی دارید؟ نظرات و دیدگاه های خود را با ما و سایر همراهان مجله خبرنگاران در قسمت نظرات به اشتراک بگذارید.

منبع: setare.com
انتشار: 27 بهمن 1399 بروزرسانی: 27 بهمن 1399 گردآورنده: alikaee.ir شناسه مطلب: 1164

به "شعر در خصوص سیزده بدر از شاعران منتخب و جدید" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "شعر در خصوص سیزده بدر از شاعران منتخب و جدید"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید