اصطلاحات فوتبالی، بخش اول، از موسیقی کلوپ تا سشوار فرگوسن
به گزارش وبلاگ علیکایی، یکی از جذابیت های فوتبال اصطلاحات آن است. هواداران فوتبال در دنیا با استفاده از این اصطلاحات می توانند طوری با هم حرف بزنند که اگر کسی شناختی از آن ها نداشته باشد فکر می کنند که از یک سیاره دیگر به زمین آمده اند.
به گزارش خبرنگاران، کارشناسان و گزارشگران و طرفداران فوتبال در دنیا همیشه سعی می کنند با واژه سازی و استفاده از اصطلاحات مختلف، اتفاقات و بازیکنان را به شکل های جالبی توصیف کنند. بعضی از این اصطلاحات کاملا دنیای است و در فوتبال ایران هم شنیده می شود و بعضی از آن ها هنوز در فوتبال ایران کاربردی ندارند. در بخش اول این اصطلاحات با هم 20 مورد را بررسی می کنیم:
anti- football
اصطلاح ضد فوتبال هم در ایران و هم در کشورهای دیگر بسیار رایج است. فوتبال یک بازی زیباست و تماشاگران بازی هجومی را بیشتر از دفاع کردن می پسندند. با این حال بعضی از تیم ها برای متوقف کردن تیم های قدرتمند و هجومی راهی به جز ضد فوتبال ندارند. البته بعضی ها میان بازی دفاعی و ضد فوتبال فرق می گذارند و اعتقاد دارند در ضد فوتبال علاوه بر دفاعی بازی کردن، بازی کثیف و خشن و پر از خطا الزامی است.
یوهان کرایوف، اسطوره تیم ملی فوتبال هلند و بارسلونای اسپانیا، درباره نحوه بازی هلند پیش از بازی برابر اسپانیا در فینال جام دنیای 2010 گفته بود: این شیوه بازی زشت، مبتذل، خشن، نه چندان چشمگیر و چیزی که حتی شاید به آن یک استایل فوتبالی هم نتوان گفت، ممکن است باعث بهم ریخته شدن نظم اسپانیا شود. اگر با این راضی شیوه بازی راضی می شوند اشکالی ندارد ولی این نوع بازی در نهایت به شکست منجر می شود و هلندی ها ضد فوتبال بازی می کنند.
back to the net
این اصطلاح زمانی استفاده می شود که یک بازیکن با ضربه ای پر قدرت نه تنها توپ را از خط دروازه عبور بدهد بلکه آن را به تور بچسباند. آدریانوی برزیلی متخصص این ضربات بود. در فوتبال ایران هم این روزها شیخ دیاباته این کار را به خوبی انجام می دهد.
bosman ruling
در سال 1995 یک دادگاه در اروپا برای اولین بار در حمایت از یک بازیکن بلژیکی به نام جین- مارک بوسمن حکمی صادر کرد که بر اساس آن او می توانست بعد از اتمام قرارداد با تیمش بدون پرداخت پولی به یک باشگاه دیگر برود. از آن زمان تا امروز از اصطلاح قانون بوسمن در مواقعی که یک بازیکن بدون پرداخت پول به باشگاهش از آن جدا می شود استفاده می شود.
brace
زمانی که یک بازیکن در طول یک مسابقه بتواند دو گل وارد دروازه حریف کند، برای توصیف کاری که کرده از این اصطلاح استفاده می کنند. معمولا در فوتبال ایران به اشتباه از واژه دبل برای زدن دو گل توسط یک بازیکن در یک مسابقه استفاده می شود.
Catenaccio
این اصطلاح که به آن چفت و بست می گویند برای توصیف دفاع بسیار سازمان یافته و مؤثر، متمرکز بر خنثی کردن حملات و جلوگیری از ایجاد موقعیت های گل حریف با کمک نفرات دفاعی متعدد استفاده می شود. این سبک از دفاع کردن اولین توسط کارل راپان، مربی اتریشی در دهه های 1940 و 1930 استفاده شد و در دهه 1960 توسط هلنیو هررا در اینترمیلان به شهرت رسید. در این سبک بود که خط دفاعی با یک مدافع با عنوان سوییپر چیده می شد که پشت سر بقیه مدافعان توپ های در عمق و پشت مدافعان را دفع می کرد.
Caught sleeping
بازیکنی که در یارگیری مخصوصا روی ضربات ایستگاهی و کرنر حواسش به یار روبرویش نباشد و حریف از حواس پرتی او استفاده کند با این اصطلاح توصیف می شود؛ بازیکنی که خوابش برده است. گل چهارم لیورپول در بازی برگشت برابر بارسلونا نمونه واضحی از این اتفاق است. جایی که آرنولد از حواس پرتی بازیکنان بارسلونا نهایت استفاده را کرد و ارسالش از روی کرنر با ضربه اوریگی باعث حذف بارسلونا از لیگ قهرمانان اروپا شد.
clean sheet
اصطلاح بسیار رایجی است که هم در ایران و هم در دیگر کشورها استفاده می شود و وقتی از آن استفاده می شود منظور این است که یک دروازه بان یا یک تیم در طول یک مسابقه اجازه باز شدن دروازه شان را نداده اند.
cruyff turn
این اصلاح نام تکنیکی است که یوهان کرویف، ستاره فوتبال هلند و بارسلونا از آن استفاده می کرد. زمانی که کرویف در زمین پشت به بازیکن حریف بود با حرکت پایش نشان می داد که قصد پاس دادن یا شوت زدن دارد اما این کار را نمی کرد و به جای آن با چرخشی ناگهانی بازیکن را دریبل می کرد.
Dead-ball specialist
متخصص توپ های مرده. در فوتبال بعضی از بازیکنان موقعیت های صد در صد را نمی توانند به گل تبدیل کنند اما بعضی از بازیکنان هستند که از موقعیت هایی که کسی فکرش را هم نمی کند گل می سازند که برای توصیف آن ها از این اصطلاح استفاده می کنند.
The Double
اصطلاحی که در این سال ها میان اهالی فوتبال و طرفداران در ایران بسیار شنیده می شود. تیمی که اصطلاحا دبل کرده است یعنی پیروز شده در طول یک فصل دو جام قهرمانی به دست بیاورد که در بیشتر موارد برای توصیف تیمی که لیگ داخلی و جام حذفی را برنده شده استفاده می شود. البته ممکن است تیمی لیگ قهرمانان و لیگ یا جام حذفی را برده باشد که باز هم از این اصطلاح استفاده می شود.
downing tools
گاهی اوقات پیش می آید که یک یا چند بازیکن به اندازه توانایی هایشان برای مربی تیم زحمت نمی کشند و بهترین عملکردشان را نشان نمی دهند. زمانی که یک مربی با بازیکنش لجبازی می کند و با او به مشکل می خورد شاید آن بازیکن از روی عمد خوب و انتقام گیری خوب بازی نکند. برای توصیف این بازیکنان از این اصطلاح استفاده می شود که یکی از نمونه های معروفش در این سال ها پل پوگبا در زمان سرمربیگری مورینیو در منچستریونایتد بود.
fals nine
شماره 9 کاذب که در ادبیات فوتبالی ایران هم بسیار رایج است به مهاجمی گفته می شود که پشت مهاجم نوک تیم به بازی گرفته می شود. این بازیکن دائم بین خط هافبک و حمله در حرکت است. فرانچسکو توتی سال ها در تیم رم این نقش را ایفا کرد و یکی از بهترین مثال های شماره 9 کاذب مربوط به پیروزی 5 بر صفر بارسلونا برابر رئال مادرید است. مسابقه ای که در آن لیونل مسی در این پست به میدان رفت و بارها و بارها مدافعان و خط هافبک رئال را اذیت کرد و پاس گل های حیاتی به همی تیمی هایش داد.
fergie time
زمانی که یک تیم در وقت های تلف شده و پایانی مسابقه بتواند به حریف گل بزند و نتیجه بازی را عوض کند اصطلاحا می گویند در فرگی تایم این اتفاق افتاده است. اصطلاح فرگی تایم از زمانی باب شد که منچستریونایتد با هدایت سرالکس فرگوسن بارها و بارها در وقت های تلف شده پیروز می شد با گلزنی نتیجه بازی را عوض کند. نمونه مشخص این اتفاق در فینال لیگ قهرمانان اروپا در سال 1999 رخ داد. جایی که بایرن مونیخ با یک گل از منچستریونایتد پیش بود اما سولسشایر و تدی شرینگام در دقایق پایانی بازی گلزنی کردند و باعث قهرمانی منچستریونایتد شدند.
fox in the box
مهاجمی که در محوطه جریمه حریف بیشتر از دیگر نقاط زمین خطناک است مثل یک روباه سریع و باهوش عمل می کند. این اصطلاح برای چنین بازیکنی است که درون محوطه جریه و حتی شش قدم با ضربه های ساده اما دقیق گلزنی می کند. مایکل اوون در اوج دوران فوتبالش مثل یک روباه بود و در سال های اخیر این لقب برازنده لواندوفسکی است. در میان بازیکنان ایرانی این اصطلاح بیشتر از همه مناسب رضا قوچان نژاد است.
Galactico
احتمالا اصطلاح کهکشانی ها را شنیده باشید. زمانی که فلورنتینو پرز با جذب بازیکنانی مثل رونالدو، بکام، فیگو، کارلوس، زیدان و حفظ بازیکنان قدیمی مثل رائول گونزالس رئال را آماده مسابقات کرد این اصطلاح برای توصیف آن تیم استفاده شد. این روزها هم برای بازیکنان بزرگی که قصد رفتن به رئال مادرید را دارند از این اصطلاح استفاده می شود.
Ghost goal
پیش از آمدن VAR به فوتبال اشتباهاتی از سوی داوران رخ می داد که بسیار تاثیرگذار بودند. یک مدل از این اشتباهات زمانی بود که تمام توپ از تمام خط دروازه رد نمی شد اما داور آن را اعلام می کرد. البته برعکس این اتفاق هم رخ می داد. یعنی توپ وارد دروازه می شد اما داور به اشتباه آن را اعلام نمی کرد. به این گونه گل ها Ghost goal می گویند که دیگر با آمدن VAR جایشان در فوتبال حداقل در بعضی از کشورها خالی شده است. یکی از معروف ترین این گل ها، گلی است که فرانک لمپارد با لباس تیم ملی انگلیس به آلمان در جام دنیای 2010 زد اما داور در کمال ناباوری آن را قبول نکرد.
GOAT
اصطلاح جذابی که این سال ها برای توصیف رونالدوی پرتغالی و لیونل مسی استفاده شده است. معنی تحت الفظی این کلمه بز است اما در اصطلاح معنی دیگری دارد چرا که مخفف 4 کلمه دیگر یعنی، G=Greatest، O=Of، A=All، T=Time است؛ یعنی بهترین بازیکن کل تاریخ. رونالدو در جام دنیای 2018 برای اینکه نشان بدهد چه کسی بهترین بازیکن تاریخ است ریش هایش را با مدل بزی آراست اما به جام دست پیدا نکرد.
Hairdryer treatment
یکی از روش های مربیان برای بردن بازی ها ایجاد انگیزه در بازیکنانشان است. اما ایجاد انگیزه کردن همیشه از یک راه انجام نمی شود و مربیان روش های مخصوص به خودشان را دارند. تصور کنید یک سشوار روشن را رو به روی صورت شما بگیرند. چه اتفاقی رخ می دهد؟ مسلما بعد از چند لحظه صورت شما داغ می کند و نمی توانید نفس بکشید. کاری که بعضی از مربیان در رختکن با استفاده از خشونت و توهین های کلامی در قبال بازیکنانشان می کنند دقیقا همین است. آن ها با این روش احساسات آن ها را تحریک می کنند. می گویند الکس فرگوسن در انگلیس و علی پروین در ایران از استادان این روش بودند. بازیکنان منچستریونایتد در سال های گذشته بارها و بارها صحبت ها و فریاد های فرگوسن را به یک سشوار بسیار داغ تشبیه می کردند.
Hat-trick
اصطلاحی که در فوتبال بسیار معروف و رایج است و برای بازیکنانی که در طول یک مسابقه 3 گل می زنند استفاده می شود. مسی و کریستیانو رونالدو رکوردداران هت تریک در فوتبال هستند. این اصطلاح یک مدل دیگر هم دارد که به آن perfect hat-trick گفته می شود و زمانی از آن استفاده می کنند که بازیکنی در یک مسابقه، یک گل را با پای راست، گل دیگر را با پای چپ و سومین گل را با ضربه سر به ثمر برساند.
Heavy metal football
همانطور که می دانید هوی متال یک سبک موسیقی است که خواننده در آن با صدایی خشن و حجیم می خواند و موسیقی آن ریتم و ضرب آهنگ های سنگین و تندی دارد. حالا اگر یکی تیم با همین سبک و سیاق و حمله های سریع و خشن و بی رحمانه بازی کند این اصلاح را برای نوع بازیش به کار م برند. این اصطلاح را بیشتر برای نوع بازی تیم های یورگن کلوپ به کار می برند. او این سبک را در دورتمند آغاز کرد و آن را در لیورپول به اوج رساند.
منبع: خبرگزاری ایسنا