5 روش تبدیل تهدیدبه فرصت برای کارآفرینان - وبلاگ علیکایی

به گزارش در یکی از رویداد های جذب سرمایه برای شرکت های استارت آپی از یکی از سرمایه گذاران حاضر پرسیدم معمولا چه ویژگی هایی موجب می شود که روی طرح یا استارت آپی سرمایه گذاری کند؛ برخلاف تصوری که از پاسخ احتمالی اش داشتم، خیلی ساده و درعین حال هوشمندانه جواب داد: من معمولا دنبال افرادی هستم که توانسته اند به چالشی موجود در بازار تقاضا پاسخ دهند تا این که الزاما فناوری جدیدی را تولید کرده باشند به این امید که به علت نوآورانه بودنش در نهایت کاربردی برایش پیدا خواهد شد. به نظر من افرادی که توان حل مسأله را دارند، می توانند عملکرد بهتری در جهانی کسب وکار داشته باشند.

زیرا جهت توسعه کسب وکار سراسر چالش و فراز و نشیب است و کسی می تواند در آن پیروز باشد که توان درک مسأله و یافتن راه حلی برای عبور از آن را داشته باشد. توان حل مسأله و رفع چالش ها از ضروری ترین نیاز ها و شاید از مهم ترین کلید های پیروزیت برای کارآفرینان و صاحبان ایده توسعه کسب وکار به تعداد می رود. کارآفرین پیروز کسی است که نه تن ها بتواند چالش های پیش روی کسب وکارش را پشت سر بگذارد بلکه از آن ها بیشترین بهره برداری را برای توسعه کسب وکارش داشته باشد. در ادامه پنج راه حل کلیدی برای تبدیل مسائل و چالش ها به فرصت را بررسی می کنیم.

افرادی که مسائل را سدی در برابر پیروزیت تلقی می کنند، همواره از زندگی شان ناراضی اند و احساس خوشحالی نمی کنند. چنین طرز فکری باعث کاهش اشتیاق و انرژی می شود و چارچوب فکری و پیروزیت شان را تحت تأثیر قرار می دهد. برخلاف آنها، کارآفرینان پیروز همواره در پی رویارویی با مشکل بعدی هستند؛ هر پیروزیتی را هرچند کوچک جشن می گیرند و شکست ها را به معنای واقعی فرصتی برای یادگیری می دانند. تا چند سال پیش، بسکمک از شرکت های بزرگ خرده فروشی در جهان با مشکل در حال رشد هزینه های کیسه های پلاستیکی و آلودگی حاصل از مصرف آن ها دست وپنجه نرم می کردند.تا این که راه حل فروش کیسه های پارچه ای قابل استفاده مجدد به مشتریان شکل گرفت و این معضل را به بازی برد - برد تبدیل کرد.به این ترتیب هزینه مکرر به درآمد مکرر و بدون ایجاد آلودگی تبدیل شد.

کمال گرایی بزرگ ترین آسیب برای حل سریع مسائل است. جست وجوی یک راه حل کامل، نه فقط پیشرفت را به تأخیر می اندازد که روحیه را خراب می کند و چشم همه را به راه حل های عملی سریع که به مقدار کافی خوب است می بندد. نتیجه آن چیز جز نارضایتی و پیشرفت نکردن در جهت حل مشکل نخواهد بود. استیو جابز، طبق ارزیابی خود در زمان شروع کسب وکارش فردی به شدت کمال گرا بوده است. وسواس او به جزئیات، موجب شد توسعه مکینتاش بیش از سه سال طول بکشد. با گذشت زمان، جابز پیروز شد کمال گرایی خود را تعدیل کند و در بازار مصرف وسیع تر پیروز عمل کند.

اجازه ندهید احساسات، تلاش های شما را کنترل کند؛ در ابتدا تلاش کنید آرام و متمرکز باشید. به طور دقیق طی فرآیند تعریف شده ای محدوده مشکل را مشخص کنید. سپس در پی راه حل های جایگزین با مشورت با اعضای تیم و متخصصان امر باشید. آن گاه یک چارچوب زمانی برای حل مسأله مشخص کنید. در نهایت، به موقع تصمیم بگیرید و یک برنامه قابل اجرا تهیه کنید. ایلان ماسک، از پیروز ترین کارآفرینان این روزها، یکی از طرفداران برهان محرک اول در ارزیابی مسائل است که قرن ها پیش از سوی ارسطو تعریف شده بود. این روش مستلزم به چالش کشیدن همه مفروضات و بررسی ریشه ای برای یافتن مشکل اصلی است.

بسکمک از رهبران کسب وکار ها احساس می کنند اگر برای حل مسئله ای درخواست کمک کنند، ضعیف و ناتوان به نظر خواهند رسید. چنین اشتباهی نکنید! از مشاوران کسب وکار، متخصصانی که در تیم کاری خود دارید و حتی ارتباط مستقیم با مشتریان نهایت استفاده را ببرید. آن ها برای اشتراک گذاری مسأله برایتان احترام قائل خواهند بود و به شما اعتماد می کنند. به این ترتیب می توانید از زوایای مختلف درک بهتری از مسأله پیدا کنید.

ایجاد روابط با دیگران و گوش دادن موثر، کلید های استفاده از هوش جمعی اطراف تان است. این کار را با سرزدن به بخش های مختلف و آشنایی با دیگر اعضای تیم خود شروع کنید. ارتباطات خارج از محیط کار معمولا با ایفای نقش فعال تر در زیست بوم صنعت و جامعه ایجاد می شود. اینترنت و شبکه های اجتماعی هم از منابع اصلی ایجاد ارتباطات و شبکه سازی به تعداد می رود.

بهترین بخش در اتخاذ این استراتژی ها این است که آن ها می توانند برخی از ناخوشایندترین فعالیت های شما را به فعالیت های رضایت بخش تبدیل کنند و کسب وکارتان را به جای شکست به سوی پیروزیت سوق دهند. حتی ممکن است تصمیم بگیرید به جای پیروی از دستورالعمل های دیگران، در پی رویای کارآفرینی و تغییر جهان به سبک خودتان بروید. مطمئن باشید هیچ زمانی بهتر از امروز برای شروع وجود ندارد.

مدیران و کارآفرینانی که مسائل را فقط به نام یک بار تلقی می کنند، سعی می کنند آن ها را از سایر اعضای تیم مخفی کنند، یا آن قدر نادیده شان بگیرند تا بحرانی به وجود بیاید. چنین رفتاری موجب می شود همه نتوانند نسبت به شرایط، علت اصلی به وجودآمدن مشکل و قدم هایی که می توان برای حل آن برداشت، درک درستی داشته باشند. نتیجه آن چیزی جز از دست دادن فرصت ها، درگیری احساسی و حس سرزنش نخواهد بود. برای مثال، همه گیری فعلی کرونا برای بیشتر مشاغل هم از نظر خدمات رسانی به مشتریان و هم از نظر محافظت از کارکنان، ضربه ای به همراه داشته است. افراد پیروز در این جهت کسانی بودند که تلاش کردند فرآیند های جدیدی را برای هر دو مورد، ازجمله دورکاری، تحویل کالا در خانه یا تحویل در محل را برای کسب وکارشان فراهم کنند.

منبع:روزنامه جام جم